خیال ِتشنه

Friday, July 22, 2005

بمب گذاریهای در لندن

چه کسانی پشت بمب گذاریهای لندن قرار دارند؟ چرا این افراد مدتی است در گوشه گوشه جهان با اینگونه بمب گذاریها رعب و وحشت در دل مردم جهان انداخته اند؟ هدف از این بمب گذاریها چیست؟ عوامل اصلی این بمب گذاریها چه کسانی می توانند باشند، "مسلمانها" یا برخی مسیحی های قدرتمند؟

هیچ دقت کرده اید وقتی بمبی در شهری به نام لندن منجر می شود و یا در ورلد تریت سنتر آمریکا، چه صدایی می پیچد توی دنیا؟ هیچ دقت کرده اید که چه فرقهایی بین مرگ این انسان تا آن انسان قائل می شوند؟
چه تعداد در انقلاب ایران، جنگ ایران ، عراق، کویت، یوگسلاوی، فلسطین...کشته شدند ؟ عکس العمل اروپایی ها و آمریکایی ها چه بود؟ چه تعداد کودک در آفریقا هر روز از گرسنگی می میرند عکس العمل جهان در این مورد چیست؟ چه تعداد در زلزله بم مردند و یا زخمی شدند؟ آیا عکس العملی که اروپایی ها و آمریکایی ها در رابطه با زلزله بم نشان دادند با عکس العمل سونامی یکسان بود؟ حالا چرا از سونامی بسیار گفته شد؟ آیا بدین خاطر نبود که توریستهای اروپایی هم کم وبیش قربانی آن فاجعه بودند؟
برخی از مسلمانها در وبلاگهای شان بجای ریشه یابی قضایا و یا حقایق پشت پرده شروع به توجیه نوع مسلمانی خود می کنند. یعنی اینکه من مسلمان فرق دارم با آن مسلمانی که در بمب گذاری نقش داشته است. من را شریک جرم ندانید.
آن همه جنگ و جنایتی را که آمریکا در دنیا به پا کرده است، کسی آمده است که بگوید کار مسیحی هاست. از ملیت صحبت می شود ولی ازمذهب حرفی زده نمی شود..
آیا تا بحال از خود پرسیده اید که بانی جنگهایی که تاکنون شاهد آن بوده ایم می تواند مسیحی های قدرتمندی چون آقای جورج بوش و یا بلیر بوده باشند؟ چرا کسی نمی گوید سربازهای مسیحی آمریکایی ، انگلیسی و... هستند که به مردم مسلمان عراق تجاوز می کنند، یا آنها را به بدترین شکل شکنجه می کنند و یا می کشند؟ خالق طالبان چه کسی بود؟ افرادی که سمت های بالایی در اف بی آی و سی آی ای داشتند در سه فیلم مستند دو سال پیش گفتند که آقای کارتر بود که تدارک جنگ ایران را دید. او بود که سبب جنجال شد . او هرگز پیش بینی انقلاب ایران را نمی کرد. آنها همچنین می گفتند که خالق طالبان آمریکا بود. آقای جورج بوش و بلیر سرشان را زیر برف کرده اند و خیال می کنند همه نیز چون ایشان کور خود می باشند و بینای مردم. گاهی که نگاه شان را زیر ذره بین نگاه خود می برم باور کنید اثری از انسانیت در اینها نمی بینم.
سیاست، پول و قدرت گاه چه چیز بسیار کثیفی است. آنقدر کثیف که دارنده گانش بین جان آدم تا آدم فرق می گذارند.
مردم خوب فارسی زبان بروید و خود بهتر کند و کاو کنید که پشت پرده چه خبر است.
پیشتر افرادی می گفتند تو که از سیاست سر درنمی آوری از این صحبتها نکن، تو نویسنده ای برو قصه ات را بنویس.
اما من فکر می کنم هر انسانی که نسبت به مسائل پیرامون خود عکس العمل نشان می دهد فردی است که نگاه سیاسی دارد و هر حرفی را بدون استدلال نمی پذیرد و نسبت به سرنوشت خود و ملتش بی تفاوت نمی گذرد، حال نویسنده باشد یا نقاش یا.... من سیاستمدار نیستم. خود را در چهارچوب این حزب و آن حزب قرار نمی دهم و به عنوان یک نویسنده می گذارم که اندیشه ام به هر کجا که می خواهد پرواز کند، بدانجا که عقابان پرندگان کوچک را به چنگال می ربایند، یا بدانجا که مرداب ماهیها را به لجنزار آمخته می کند.
دلم می خواهد نویسنده ای باشم که زندگی می کند در آب روان و نمی میرد در آب راکد زندگی و نمی فروشد خود را به کسی بخاطر منافع خویش.
.................................
دموکراتهای چکمه پوش
................................
می ریزند شراب مرگ
............................
.......................
خفاشان آزادی
.....................
عشقبازی می کنند با هیولای وحشت
و در زهدان ذهن خویش
آبستن ترور می شوند
............................
مسیحی های بورکاپوش
..............................
.........................
فردا بدنیا می آورند
"مسلمانهای" تروریست

بخشی از نوزاد شعرم را اینجا برایتان آوردم.

2 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

  • At 2:32 PM, Blogger Majid Zohari said…

    حمیرا عزیز می پرسی: «آیا تا بحال از خود پرسیده اید که بانی جنگهایی که تاکنون شاهد آن بوده ایم می تواند مسیحی های قدرتمندی چون آقای جورج بوش و یا بلیر بوده باشند؟»
    بله، ممکن است همینطور باشد، ولی در واقع اصل صورت مسئله مشکل دارد! چرا ما نمی خواهیم ببینیم که مشکلات امروز جهان شبکه ی به هم پیوسته ای از معضلات لاینحل بشری است؟ چرا می خواهیم با وصل کردن فلان چیز به بهمان چیز به این معضلات ریشه ای پاسخ بدهیم؟
    مسئله بغرنج تر از این هاست...

     
  • At 11:42 PM, Anonymous Anonymous said…

    سلام بر حمیرای عزیز. بالاخره یکی پیدا شد که از زاویه دیگری به قضیه نگاه کند. من به هیچ دکان اعتقادی وابستگی ندارم. اما شدیدا بر این عقیده‌ام که امریکا با ایجاد آشوب و بحران در سراسر گیتی، درپی اجرای نقشه‌های غیرانسانی و خطرناکی است. این خطر به نظر من در وحله اول متوجه اقتصاد اروپا است اما قربانیانش را در عراق و افغانستان می‌جوید. بی‌جهت نیست که انگلیس همسایگانش را رها کرده و قبای بوش را چسبیده است. خطر را حس کرده و پناهگاهی برای خویش جسته است. اصل مسئله این است که باید نقشه وحدت اروپا برهم بخورد. سلطه بر بازار نفت و افزایش بی‌سابقه قیمت آن تا مرز شصت دلار و بالاتر، کمر اروپا را خورد خواهد کرد. حال اگر این سلطه کامل شود، باید منتظر قیمت صدوپنجاه دلار نیز بود. آنوقت شیراک باید پابرهنه به پابوس آقا برود. شرودر که همین حالا از گردونه به خارج پرتاب شده. دمکرات مسیحی‌های آلمان هم باید به بلیر دخیل ببندند و از او تقاضای شفاعت کنند. جنگ خدایان به روایت هومر

     

Post a Comment

<< Home