خیال ِتشنه

Tuesday, January 25, 2005

شعری از یاسمن تورنگ

من در بم روییده ام
در دل مهربان محدثه
در قلب طپنده حجت
و در نگاه تابنده جواد
من در بم روییده ام
در لبخند زیبای فریده
در اشکهای خانم رضایی
در حس دوستی دائی جان
و ماشین قراضه اش
من در بم روییده ام
! بهزیستی connex در
! NGOدر چادر
"و در کمپ " امام زمان
من در بم روییده ام
در تصاویر کویری فرزاد
در دستهای مخملی آزاد
و در چادر پزشکان بدون مرز
من در بم روییده ام
می توانی مرا
بسوزانی
تکه تکه کنی
و جسدم را بدست دژخیم
روزگار سرد و اندوه بار غربت بسپاری
اما
من در بم روئیده ام
در دل کودکان یتیم بی ماوا
در آوای محدثه
در لبخند شیرین برادرش
و در یاد سبز مادرش
در جشنواره فیلم "یاری"
Slott در سینمای
با مستندسازان ایرانی
Nilsو در نگاه درخشان
من در اپسالا روئیده ام
Elsa Mariaدر حس خوب
در بطن" زنان برای آزادی"
و در قلب مردم این شهر
من در اینجا و در آنجا روئیده ام
می توانی مرا بسوزانی
خاکسترم را به باد مرگ بار فراموشی بسپاری
اما من در بم روییده ام
........................
شاعر: یاسمن تورنگ
توضیحات: در فیلم مستند "بم در ثانیه صفر" که توسط خانم تورنگ کارگردانی شده است ،محدثه خانم رضایی ، جواد،حجت ودایی جان خانواده ای هستند که در آن حضور داشتند
فرزاد توحیدی: یکی از مستندسازهای خوب ایران


6 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

  • At 5:13 PM, Anonymous Anonymous said…

    با سلام
    بم دردانه ایست که هر چه از ثانیه صفرش می گذرد عزیز تر می شود . ویرانی بم نمادیست که هردم در گوشمان زمزمه می کند کاری باید کرد. دارد ویران می شود
    شهر .در این سرزمین آدمها خرد خرد ترک برمی دارند و شهرها که یعنی از آهن اند یهو فرو می ریزند.سرنوشت بم در انتظار تک تک آدمها و شهرهاست
    جواد_ق

     
  • At 9:23 PM, Anonymous Anonymous said…

    شعر بسیار زیبایی بود .پر از احساس و حس زیبای همبستگی.از خانم تورنگ ممنونم به خاطر این شعر زیبا و از شما هم ممنونم که چنین به زیبایی یاد کردیداز بم .

    پایدار باشید . جواد _ق

     
  • At 10:11 PM, Anonymous Anonymous said…

    ممنون از اینکه به من سر زدید خانم طاری .
    من اما بیش از اینها وبلاگ شما را خوانده ام و می خوانم .
    با اجازه شعر زیبای «عریان» شما را در بخش شعر وبلاگم گذاشتم تا بیشتر بخوانمش .
    از اینکه به بهانه نزاعی اینترنتی پرده ها افتاد و دوست و دشمن را بهتر شناختم خوشحالم .
    همیشه سربلند باشید.

     
  • At 12:50 AM, Blogger Das said…

    salam ba sepas ,Keyboarde computeram kharab ast.
    vaghyat behtarin sher ast ,
    b sepas

     
  • At 2:25 PM, Anonymous Anonymous said…

    حمیرای عزیزم سلامم ..خوشحالم که توجه ات از بم به مسائل دیگری معطوف نشده و هنوز پیگیری ! متاسفانه تراژدی بم بعد از زلزله بهتر از خود آن نبوده ! اگر میدانستی که چه کلاهبرداری ها و اختلاسهایی توسط بعضی ها ... که نشده ! اگر میدانستی بچه های بمی را در کشورهای عربی و آسیای جنوب شرقی فروخته اند ... اگر میدانستی بمی ها در حال حاضر چقدر آشفته اند ! دیگر تسونامی از یادت میرفت ولی چه عکس زیبایی ! علا رغم همه ی زشتیهایی که عده ای به خورد ما میدهند باز زندگی را باید ادامه داد بهر قیمت ! و خوشحالم که با این همه دلسوزی بما دلگرمی میدهی ... دستمریزاد ! خیلی ارادت . از نادر پرسیده بودی ! باید بگم هرچه شما از وی خبر داری من هم خبر دارم با اینکه خیلی دلم واسش تنگ شده ولی نمیدونم چرا نادر یکباره پریشان خاطر شد و همه چیز حتی نوشته های وبلاگ زن و مرد را از بین برد و رفت !!! ....بهر حال خوشحالم که هستیم ! ...قربانت رضا

     
  • At 4:09 PM, Anonymous Anonymous said…

    با اینکه گذاشتن کامنت برای شما کار بسيار سختی است
    ما بعد از این مدت که شما مينويسيد دلم نيامد سلامی عرض نکنم
    من در ملکوت نوشته های شما را تعقيب می کردم
    خسته نباشيد
    آسيه
    Asiyeh@gmail.com

     

Post a Comment

<< Home