Lukia cukleva
متولد یونان است و از دوسالگی در سوئد زندگی کرده است Lukia.
در اینجا سه شعر از دفتر"گلهای وحشی" او برای شما ترجمه می کنم.
غم
اینجا در سیاهی چشم شب
دو شمع می سوزد و خاکستر می شود
غم دور اتاق پنجه می کشد
و تو را در آغوش می گیرد
و برای تو لالایی می خواند
تا خوابت ببرد
.....................
آواز باد
بخواب با آواز بادها
بخواب در آغوش نرم سبزه ها
بخواب آزاد از غم و مبارزه
بخواب در آغوش زیبای صلح
.......................
امنیت
امنیت ، گرما
کسی در انتظارتو
در فکر تو بودن
پتویی که تو را در بر بگیرد
و تو را از خاطره دیروز
از گذشته های دور
در اتاق ساده پنهان
و محفوظ نگه دارد
6 Comments:
At 2:52 PM, Anonymous said…
چه اشعار نرم و لطيفي. مرسي. داريوش
At 4:51 PM, Anonymous said…
سلام . جالب بود علیرضا
At 6:17 PM, Das said…
ممنون از کمنتت . نظرم را درباره اش نوشتم
At 8:11 PM, Anar said…
سلام
ممنونم که به گلخونه اومده بودید. من قبلا از طریق سایت زنان ایران اینجا آمده بودم. اشعار زیبایی دارید.
At 8:19 PM, Anonymous said…
This comment has been removed by a blog administrator.
At 12:07 AM, Anonymous said…
This comment has been removed by a blog administrator.
Post a Comment
<< Home