صبح بارانی من ، یک لحظه فکر من
زندگی بیدار شده است توی بارون، پس من زنده ام
طبیعت گریه می کند در شکوفه، پس من زنده ام
کودک تایلند باز می کند آغوشش را برای آغوش شرقی من، پس من زنده ام
ماشینها می رانند توی خیابانهای خیس، پس من زنده ام
دریا می رقصد در موجها، پس من زنده ام
مرغهای دریایی می خندند روی سقف خانه ها، پس من زنده ام
امید در هر کجا سایه به سایه ما می آید، پس ما زنده ایم
...................................................................................
زندگی در هر کجای دنیا که باشی لگدت می زند
زندگی در هر جا که تو باشی حضور دارد
هر جا که هستی
هر جا که می روی
هر کجا که می خوابی
خود نگهبان خویش باش
آرامش همیشگی نیست
بیقراری هم همیشگی نیست
تو همیشگی باش
حمیرا طاری
طبیعت گریه می کند در شکوفه، پس من زنده ام
کودک تایلند باز می کند آغوشش را برای آغوش شرقی من، پس من زنده ام
ماشینها می رانند توی خیابانهای خیس، پس من زنده ام
دریا می رقصد در موجها، پس من زنده ام
مرغهای دریایی می خندند روی سقف خانه ها، پس من زنده ام
امید در هر کجا سایه به سایه ما می آید، پس ما زنده ایم
...................................................................................
زندگی در هر کجای دنیا که باشی لگدت می زند
زندگی در هر جا که تو باشی حضور دارد
هر جا که هستی
هر جا که می روی
هر کجا که می خوابی
خود نگهبان خویش باش
آرامش همیشگی نیست
بیقراری هم همیشگی نیست
تو همیشگی باش
حمیرا طاری
9 Comments:
At 10:09 AM, Anonymous said…
سلام حمیرا جان
.......
آرامش همیشگی نیست
بیقراری هم همیشگی نیست
....
چقدر این شعرت قشنگه
زندگی در هر کجای دنیا که باشی لگدت می زند
همه ی جملاتش عالیند.
مرســـــــــــــــــی
خیلی قشنگ بود
سرشار از زندگی.
..
و بدرود عزیز من
At 10:24 PM, Anonymous said…
salam...
...................
masle daro
talkh bodan bad nist
vaghti az roshaniye ab o charagh
komeiy misazi
man be iyn zanbagh ha
eatamad miyabam........
At 11:26 PM, Anonymous said…
حميرا جان سلام ... حس خوبي است كه مي بينم اينقدر زنده اي ! با هر حركت با هر رقص مرغهاي دريايي و در هر موج..... بله زندگي هر جا كه باشيم لگدي ميزند گاهي خيلي ملايم و خنده دار و گاهي محكم و اشك ريزان !! اما مهم در همه ي اين حالات اين است كه به زندگي پشت نكنيم ! .... قربانت رضا
At 8:24 AM, Anonymous said…
حميراي عزيز..با سلام ..فونتهاي كامپيوتر من بهم ريخته بود ..شعر زنبق را
فار گليسي نوشتم كه زياد به اين كار عادت ندارم..از براي خاطر تو دوباره
به زبان پدري و مادري خودم مي نويسم..در ضمن لينك ترا به جمع دوستان
مدتهاست كه اضافه كردم....شاد و سر زنده باشي و خوشحالم كه از
رويدادهايي سپيد و با حال مي نويسي...
..................................................................
مثل دارو
تلخ بودن بد نيست
وقتي از روشني و آب و چراغ
كومه اي ميسازي
من به اين زنبق ها
اعتماد مي يابم....
....................................................روز و شب قشنگي داشته باشي.
At 10:04 AM, Anonymous said…
با کاربرد کاکوفونی در شعر به-روزم. پیپ قرمز
At 1:23 AM, Anonymous said…
به به !!!.
مثه همیشه زیبا و دوست داشتنی . و این حضور همیشگیه زندگیست در شعر شما
حس شما
و ....
موفق باشید .
At 2:55 PM, Anonymous said…
هیچ چیز همیشگی نیست جز مرگ
At 5:01 PM, Anonymous said…
فرم بازی داشت که بد نبود . با " تخم خروس " به روزم . پیپ قرمز
At 8:59 AM, پــروانه said…
سلامی دوباره به روی ماهت
Post a Comment
<< Home