خیال ِتشنه

Saturday, November 20, 2004


تابوها و آزادی
شاید در هیچ کجای دنیا آزادی به معنای مطلق وجود نداشته باشد ، حتی در دل این سرزمین یخ، سوئد ، وطن دوم من. حتی این وطن
هم با آنکه داد از آزادی، امنیت، برابری و ممنوعیت ممنوع ها بسیار بر می آورد ممکن است در عمل به گونه ای دیگر رفتار کند. البته از نظر من چنین رفتاری کاملا طبیعی است بخاطر اینکه انسانها محصول خانواده ، سیستم آموزشی ، تربیتی و حکومتی متفاوتی هستند.از فرزند یک خانواده مسیحی، متعصب، دگم ، قبیله ای و زورگو که از قوانین و زبان مرده قرون وسطایی پیروی می کند نمی توان انتظار آن انسانیت، عدالت، آزادی در اندیشه و بیان و کاربرد زبانی را داشت که از فرزند خانواده مسیحی امروزی ، دموکرات و متمدن می توان داشت.همان قدر که تا دنیا دنیاست ممنوعیت ها(تابوها) حضور خواهند داشت آزادی و آزادی بیان به معنای مطلق وجود نخواهد داشت.
مگر می توان از نگاه روباه انتطار نگاه کبوتر را داشت؟ مگر می توان از آسمان آفریقا انتظار بارش آسمان سوئد را داشت؟ مگر می توان از انسان مسلمان متعصب بربر شکایت کرد، چرا زن و مردی را که بدون بستن قرارداد با هم عشق بازی کرده اند سنگسار می کنی؟ مگر می توان نزد چنین انسان وحشی و بیماری از آزادی جنسی و رابطه آزاد همجنسگراها سخن گفت؟
فریدون فرخ زاد را انسان مسلمان وحشی قطعه قطعه می کند، چرا؟ فروغ فرخ زاد را انسان مسلمان متعصب سنتی جنده لقب می دهد، چرا؟
در نزد فیلسوفان غرب و شرق سرفرود می آورم و می گویم:" آزادی بیان به معنای مطلق وجود ندارد. آقایان و خانمهای فیلسوف شما درست می گویید. چنین انسانی (انسانی که در بالا به آن اشاره کردم) حتی قادر به فهم آزادی بیان نسبی نیز نیست چه برسد به..."
حمیرا طاری
11:49 AM (3) نظر

0 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

Post a Comment

<< Home