خیال ِتشنه

Monday, November 03, 2003

سرزمين موعود

بخشی از شعرخانم ادیت سودرگران
ترجمه: اسد رخساریان

دلتنگم به خاطر سرزمینی که نیست
دریغا از آنچه هست خسته ام که چیزی طلب کنم
ماه نقره نشان با من. از سرزمین موعود می گوید
آنجا که همه آرزوهای ما جامه وصل می پوشند
آنجا که همه زنجیرهای ما فرو می شکنند
آنجا که پیشانی زخمی خویش را
در شبنم ماه می شوییم
زندگی من خیالی گذران بود
من اما چیزی یافته ام
چیزی را واقعا فتح کرده ام
راهی را به سوی سرزمین موعودم.

0 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

Post a Comment

<< Home