خیال ِتشنه

Wednesday, September 17, 2003

عـشق

عشق
تا بوده و هست بسیار از عشق شنیده ایم -اما هر چه از آن بگوییم باز هم کم گفته ایم- زندگی بدون عشق مثل شب بی ستاره است-مثل انسان بی ریشه و بی زادگاه- پس از عشق می گویم و از یکی از هنرمندان خوب سوئدی ریکاردولف(ترانه سرا. خواننده. هنرپیشه تاتر و سینما)- در ترانه های او عطر خوش عشق در هر حالی برمی خیزد - گویی حتی در اوج درد. تنها عشق است که به او امید می دهد زندگی را با همه مخاطراتش تحمل کند و به پیش ببرد-

ترانه ای از ریکارد ولف
ترجمه: حمیرا طاری
عشق
عریان متولد می شویم در این دنیا
بدون پوشش و پوست
برای زندگی در میان گرگها و کفتارها
بچه های انسان. بچه های بی پناه

عشق
ما نیازمند عشقیم
کسی که ما را ببیند
کسی که به ما جایی بدهد برای وجود داشتن
جایی برای رشد کردن
کسی که به ما عشق بورزد

قبل از بوجود آمدن سحر تا به امروز
یک صدا در دنیا پیچیده
و تنها از یک چیز گفته شده

عشق عشق

اگر تا بحال کسی دستت را نگرفته
اگر تا بحال یک آغوش امن وجود نداشته
اگر تا بحال کسی به تو شانسی نداده
اگر تا بحال کسی اسمت را زمزمه نکرده
عشق

ما محتاج عشقیم
کسی که ما را ببیند
کسی که به ما جایی بدهد
جایی که بتوانیم در آن وجود داشته باشیم
جایی که رشد کنیم
کسی که به ما عشق بورزد

0 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

Post a Comment

<< Home