خیال ِتشنه

Sunday, June 14, 2009

مرگ انتخابات سال هشتاد و هشت را با کلاهبرداری آقایان به همه هموطنان عزیزم تسلیت می گویم


آن کس که حقیقت را می داند و انکار می کند تبهکار است
(برتولت برشت)

سایت ها ، وبلاگ ها و مبیل ها را از دیروز بسته اند. ویزای روزنامه نگارها را تمدید نکردند مبادا خبر به بیرون درز کند. اما در همه کشورهای جهان رادیو ، تلویزیون و روزنامه ها خبر از تقلب در انتخابات و به کتک کشیدن مردم در خیابانهای ایران می گویند. آیا این عملکرد آقای خامنه ای و احمدی نژاد بیانگر این نیست که حقیقت را می دانند و انکار می کنند؟
راستی خدای شما از چه نوعی است؟
راستی خدای شما در کجای آسمان عدالت نشسته؟
راستی خدای شما عاشق ظالم است یا منکر مظلوم؟

سلام هموطنان عزیزم، سلام نسل سوم خاک خیس ایران من.

کافی نبود سوختن نسل من ، نسل اول، دهه شصت. به باد کتک گرفتن هزاران نوجوان و جوان ایرانی، به زندان انداختن و به دار کشیدن هزاران هزار نوجوان و جوان به خاطر یک اعلامیه.

کافی نبود پرپر شدن نسل تو، نسل دوم ،دهه هفتاد کتک زدن جوانها در خیابانهای تهران، قتل های زنجیره ای، به زندان انداختن دانشجویان تنها بخاطر طلب آزادی.

کافی نبود نسل سوم ، دهه هشتاد ذره ذره شدن امید تو در صندوق های سیاه خیانت.


نمی خواهند گربه شرقی من نفس بکشد
نه، نمی خواهند خاک شرقی من
ریه هایش را پر کند از هوای تازه آزادی
بی بمب دیکتاتوری
بی بمب دروغ
بی بمب مذهب
بی بمب خوشه ای ظلم و رذالت



حکومت سیاه قدرت بالهایش را باز کرده
بالای سر خاک زرد من



دیروز من هم با شما گریه کردم. اما ناامید نشدم بلکه عزم خود را جزم کردم که هر چه کوشاتر برای گرفتن ابتدائی ترین حق خود و مردمم پیش روم. هموطنهای خوب من بخاطر داشته باشید همانطور که زنده یاد فریدون فرخ زاد گفت فرهنگ، فرهنگ غنی دیرینه ما براینها دوباره غلبه خواهد کرد. شاه نماند اینها هم نخواهند ماند.

دیدید کی طی این سی سال نتوانستند مانع پیشرفت ما، سبب کشتن فرهنگ آزادی، فرهنگ پیشرفت و فرهنگ تجدد شوند. چند دهه است که تلاش می کنند جوانهای ما را با ضرب و شتم، با زندانی کردن و با به دارآویختن از میدان عدالت خواهی بدر کنند؟ چند بار آقایان خواب دیدند که از میدان مبارزه بیرون مان خواهند کرد؟
فریدون فرخ زاد را در خانه اش قصابی کردند مبادا دیگر کسی جرات کند سخن از فهم بگوید و سخن از آزادی؟ نویسنده های روشنفکرمان را در خانه و محل کارشان خفه کردند مبادا دیگر کسی سخنی از فهم بگوید و سخنی از عدالت. نسل شما سندی است بر این ادعا که ملت ایران هرگز از پای نخواهد نشست برای طلب آزدی و حق خویش.


دوباره برخواهیم خواست
دوباره دردهای یکدیگر را در آغوش خواهیم کشید
دوباره سرمان را بالا خواهیم گرفت
دوباره کمر درد را خواهیم شکست
دوباره در شادی گل خواهیم داد
دوباره خواهیم خفت بی تو گوشی زنی های کابوس
دوباره بیدار خواهیم شد با رویای امنیت
دو شعر از
"نگاه آبی مه"
حمیرا طاری

2 Comments:

«دوستان عزيزم لطفاً وقتی پيغام می‌گذاريد، نام و نشانی خودتان را هم ذکر کنيد.»

  • At 10:29 PM, Anonymous h.s tari said…

    ma be omid zendeim va ta akharesh hastim.ama omidemon manteghi nist va bi faidast chon rahat tar az ab khordan mikoshand va sarkoob mikonand

     
  • At 1:26 PM, Blogger Habib-T said…

    ما
    خدای امید را
    برعرش نشانده
    با سرود عشق
    کُر میلیونی خود را
    همسرایانه
    آواز میدهیم

     

Post a Comment

<< Home